هــرشـب شــب ِ مهـــتــابــه

شعبــه دیگری ندارد

هــرشـب شــب ِ مهـــتــابــه

شعبــه دیگری ندارد

بارووووووووووووون....

به...چه هوای ابری خوبی... 

اصلا کلا هوای ابری فاز آدمو عوض می کنه....می بره تو اوج رومانس 

می بره تو حس و حال شعر و شاعری.....

خدا جونم مرسی که بارونارو فرستادی آخر....البته یکم کم بوداااااااا....بیشتر بچلون اون ابرا رو... 

تو که این همه زور داری .... حیف این همه ابر نیست اون بالا Stand by بمونن؟؟؟ 

خدایی.... خودتم قبول داری بارون چه viewی میده به  طبیعت.... 

پسسسس بچکون دیگه.... 

دیشب تو خوابم.... خواب بارون دیدم.....به ه ه ه..........کلی زیرش دویدم!! 

چه رویای قشنگی...   

                                                      

باران که می بارد
پنجره ها هم به رقص می آیند !
مثل ناودان ها !
مثل برگ های عاشقانه...
که با دانه های باران...
به لرزه و رقص
مستانه راه زمین پیش می گیرند...
در راه
با باران ها به عشق بازی
بر زمین می نشینند ...

باران که می بارد
باران گیر می شوم
تمام روزهای خاکستری
زمین گیر بوده ام
با دانه دانه قطرات
جان می گیرم
با خزان پرواز را تجربه می کنم
مثل برگ ها ...

باران که می بارد
غبار دل پاک می شود
غم ها که پایان ندارند
به مرخصی کوتاه مدت می روند ...
می روند که تازه تر برگردند ...
مثل فصل ها ...
مثل دردها ... 


 

دستانم را پر میدهم بیرون پنجره
با انگشتانم نوازشش می کنم
او را به آغوش می کشم

برایش
از خزان و انار
از ساعت های انتظار
از بی قراری ها و چشم به آسمانی ها می گویم

تا نیمه خود را از پنجره بیرون کشیده ام
با عِطرش مست میشوم
مست در آغوشش به رقص میآیم...

با سر انگشتانم
با صورتم
قطراتش را به جان میخرم ...

باران را می گویم ...
باران را ... 

"دل نوشته ی عاشق پاییز" 

 

حالا که اینو خوندی ، یه بیت از بارون بگو.....