هــرشـب شــب ِ مهـــتــابــه

شعبــه دیگری ندارد

هــرشـب شــب ِ مهـــتــابــه

شعبــه دیگری ندارد

دلم نمی خواهد...

یا حسین !

دلم می خواهد بدانم دقیقا چرا اشکهایم به خاطرت جاری می شوند؟! 

دلم می خواهد از خوبی هایت بدانم.... 

دلم نمی خواهد فقط به خاطر مظلومیتت گریه کنم ...

دلم نمی خواهد فقط به خاطر سر بریده ات گریه کنم...

دلم می خواهد با تمام وجود از هیبت و عظمتت به لرزه بیفتم... 

دلم می خواهد عاشقت شوم  

وقتی عاشقت شوم طاقت نمی آورم بشنوم طرز شهیدشدنت را... 

 پس به خاطر همین گریه می کنم 

دلم می خواهد به خاطر مظلومیتت گریه کنم ...

دلم می خواهد به خاطر سر بریده ات گریه کنم...


نظرات 31 + ارسال نظر
امید دوشنبه 30 آذر 1388 ساعت 15:01 http://etresib.persianblog.ir

واقعا قشنگ بود

رهرو دوشنبه 30 آذر 1388 ساعت 16:57 http://taraavosh.blogsky.com/

جااااااااااااااااااااااااااااااااااااله مثل همیشه عالی بود

رهرو سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 15:34 http://taraavosh.blogsky.com/

ممنون که سر زدی!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 15:34

حرفای قشنگی زدی:))

[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 15:35

ما خونوادتا اذهان فعالی داریم!نه؟!

خمچه کمچه حمچه سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 15:47

صد نکنه غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحب نظر شود

وقتی تو یه تعریف کوچیکی از نوشته ام بکنی خیلی خوشال میشم..چون تو زورت میاد از کسی تعریف کنی!!

فک میکنی از خودت کم میشه!!

منم همیطو بوده...تو ترکم!

رهروی خواب آلوده سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 16:04

جاله قالب نظرات میخوام کمکم کن!جدی ها.

قالبمو عوض کردم بی بیبین.

من سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 16:07

جاله ای لینکات رفته زیر صفحه ها...خودت کردی؟

آسمون سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 16:35 http://www.faryyad313.persianblog.ir/

سلام دختروووووووووووووووووووووو
تسلیت بابت ایام محرم امامی که مسلمان ها اونو کشتند
من دوست دارم برای این گریه کنم .....تا ابد گریه کنیم کمه بخدا .

محمد علی کاظمی سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 17:24 http://montazereghaem313.blogfa.com

سلام خواهرم
ای کاش واقعا همه ما با تفکر و تامل به موضوع شهادت امام حسین و قیام آنحضرت بنگریم .
این جهاد جهادی در راه هدفی والا بود و به همین خاطر جاودانه ماند .
موفق و شاد باشید

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 دی 1388 ساعت 11:48

ها؟

رهرو چهارشنبه 2 دی 1388 ساعت 14:38 http://taraavosh.blogsky.com/

به یه نتیجه رسیدم: چه در خفا چه در ظاهر چه شامل حالم باشه چه نباشه به خودم صفت بدی نسبت ندم....چون اگه داشته باشمش تشدید میشه اگه نداشته باشمش بهم تلقین میشه....
ها؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 دی 1388 ساعت 14:41

برادر خاکستری
جاله بهمون آبگوشت و گوشت کوبیده(یخنی خودمون) و سبزی و نون سنگک دادن ناهار....مهمون امام حسین بودیم...
البته رنگ یخنیش سفید بود!

سمینه چهارشنبه 2 دی 1388 ساعت 14:58

یادم افتاد به کانون!

(گریه)

فرشته پنج‌شنبه 3 دی 1388 ساعت 19:30 http://4god-61.blogfa.com

التماس دعا زهره جونمممممممممممممممم

سایه... شنبه 5 دی 1388 ساعت 23:44

من که حقیقتا خیلی خوشم اومد عرفانی اما با زبان ساده می نویسی!تو یا میشی اقای دولابی یا هم رجبعلی خیاط یا هم سین سلمی اعظم ...

التماس دعاااا

رجال صادق یکشنبه 6 دی 1388 ساعت 13:41 http://nahb.blogfa.com

یا قتیل العبرات! ای کشته ی اشک ها!
خیلی عجیبه که این لقب رو به حضرت(ع) دادن....
آقای دولابی می فرمودند:؛خداوند سند اشک رو در خلقت به نام امام حسین(ع) زده.می فرمایند هر چشمی که در دنیا اشکی ازش جاری میشه ، محبتی از امام حسین(ع) درش وجود داه.حتی اگر اصلا نام امام حسین(ع) رو هم توی عمرش نشنیده باشه!

رهرو نیمرو! دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:01

نم چرو اسم اتاقای خوابگا رو ایجوری گذوشتن:شبکه یک....شبکه دو....!!

یکی از بچه ها از اتاق می اد بیرون.... میگه بجه ها شبکه یک مستند داره ...ببببببع ببببببع...!!!!

الکی!راسکیا!

راهرو! دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:02 http://www.taraavosh.blogsky.com

از این همه بیمهری دلم گرفت...

آی دلللللللللللللم دلم دلم دلم.....

گرررررررررررررررفت از ای همه بیمهری....
آآآآآآآآآآآآآآآآآیییییییییییییییییییی

آی آی آی

ها؟

عمو خسرو دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:04

خونه باید سسسسسسسسسپپپپپپپپپپپپپپپپپپپسسسسسسسسسسس باششششششششششششششه

ها؟

ننه ی حسن دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:04

آی

سبک دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:06

آی
تنها شدم وای

کجای دنیای؟

ها؟

سرازیر دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:07

به شهر خود روم وشهریار خود باشم

استاد چانگ دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:07

یانگ تسه کیانگ

من همانم که بر آن خاطر عاطر گذرم دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:13

دلم خواسه به روز نکنم به زور!


یکی تو خوابگامونه هم سن توه...گیاه خواره...بز؟ بره...؟ گاو..؟ گوسفند؟ اسب؟گوره خر؟ فیل؟...

چقد که من به عقاید دیگران احترام میذارم....خب خوشم نمیاد تو فیلمن أدما...جو گیرن....راهو اشتباه میرن....نیستش من راهو درست درست میرم....

میگه مطمئنم پیامبر انقدر شرافتمند بوده که گوشت نخوره....

حالش خوبه!

عامو اسلام کامله اگه گوشت بد بود که حلال نبود...ها؟

پیامبرم گوشت میخورده ....ولی کم!!

یه استادم داره یه خانم ویتنامیه......پناه بر خدا... انگو بوداییا!

ها؟

ها؟ دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:15

گشنمههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

[ بدون نام ] دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:15

ایشالو فردو میام شیراز...
ها؟

خسم شد اقد گفتم ها.ها؟ دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 17:17

۱۳ دقیقه ی دیگه باید برم سوار سربیس بشم....سربیس آقای اراضیند

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 دی 1388 ساعت 15:34

خانم....
من فقط بلدم جلف نظر بدم...همی که هست

. سه‌شنبه 8 دی 1388 ساعت 17:30

تایید نکردی ها؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد