پاییز مثل گوش دادن به آهنگ پاییز طلایی فریبرز لاچینی...
مثل حس دور بودن از خونه....
مثل نگاه کردن از داخل یه پنجره کوچیک به بیرون و دیدن رد طلایی نورخورشید روی ماشینها و پشت بومهای کاه گلی...
مث گذاشتن دستات زیر چونه ات و فکر کردن به برنامه ریزی برای یه سال تحصیلی ...
پاییز مثل گرمای یه شهر کویری ...
مثل چایی خوردن عصرونه با کسایی که مجبورن ازچیزای الکی بخندن و تلقین کنن دور از خونه و خونواده شادن...
پاییز مثل یادآوری خاطرات تابستون و آه کشیدن که چقدر زود گذشت
پاییز مثل دلتنگی...
مثل گریه کردن روی پشت بوم خوابگاه ...
مث آواز خوندن روی پشت بوم: " دیــــدم تو خواب وقت سحر............."
مث هوس کردن خوردن انار دونه دونه با نمک و فلفل و نعنا...
مثل جزوه نوشتن
مثل مرور کردن درسایی که اون روز یادگرفتیم
و در آخر مث حس انتظار بارون باریدن!
خدایا چرا اینجا هنوز گرمه؟!
سلی!
قالبت قشنگه. نوشته ات هم قشنگه ز.
قسمت شهزاده کژتابی داره!
به جوی اینایی که نوشتی یه دلم رنگ خزان میشد با فتحه شین مینوشتی خلاص
آخی تو باز برگشتی خوابگاه
گوووووووووووووووووووووووووود اونیو
به منم سر بزنی شادان میشم به جان آقا
اینم از نظرات شمو هس
خیلی جالب بود و زیبا
طرح قالب وبلاگ خفنه
اقققد گشنمه ک نمی تونم الات بخونم و نظر بدم
اهنگ وبلاگت خیلی خوب و قچنگه والا
به به پایـــــــیــــــز
.
.
مخصوصا رنگ برگاااااا و بااااااارونااااش
معرکه ست
واااااااااااااااای بااااراان
بااااااااااران
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل ِ من امــــــــــــــــــــا چه کسی نقشِ تو را
خواهد شست
جدی؟
پریشب هم همیطور؟!
ای بوی!!
سلام
خیلی قشنگ بود، پاییز امسال واسه من واقعا خزان بود، خزان زندگی، خزان احساس، خزان عشق، خزان دوستی...
راستی، از دست تو هم دلخورم، خیلی، نمی دونم به گوشت رسوندن یا نه . . .
ولی برات آرزوی خوشبختی می کنم
موفق باشی
به نظرم پاییز یعنی سفر
چمدون
چتر
بارون
.
.
.
و من هنوز در سفرم
۰-سلام
1-حرف دل من رو زدی
2-از وقتی اومدم خوابگاه دلم عجیب گرفته
3-به روزم
4-یا علی
سلام
دقیقا حس پاییز توی خوابگاه همینه که گفتی
قشنگ نوشتی
آهنگتم خیلی قشنگ و پاییزیه
سلام
آهنگ زیبا
نام زیبا
متن زیبا
عکس زیبا
بیا آرام آچیچا
ز
زیبا بود
موفق باشید
اسم وبلاگت خیلیییییییییییییییییی قشنگ و جدیده!! پیشنهاد هرکی بوده خیلی قشنگ بوده...
دمت گرم
سین سلم
سلام کلم
نمایی یه سز بطنی به من سنیور کلم جان؟
ززززززززززززززززززززززززززززز؟
سلام خیلی دلم برت تنگ شده حالو زنگت می زنم :)
شنیدی بعضیا بی خبر رفتن مشهد :( اققد دلم شکس و ناراحت شدم!! خودشون می دونن و امام رضا ع ... ایشالو خیلیییییییییییییییییی بهشون خوش بگذره.... خیلییییییییییییییییییی :)
به روز کردم با یه داستان تو بی .ار.تی/نماز جمعه تهران که رفتیم!
این شبیه حمیده است!
تیک ایت ایزی
چه توقعا داری!
واااااااااااااااااای عالی بود
bos
khayle dos da6tam
میدونین عهدنامه ترکمنچای امسال به اتمام میرسه و قانونا آذربایجان شوروی دیگه مال ایرانه چون طبق این عهدنامه آذربایجان شمالی ایران یا ایران شمالی رو به مدت 100 سال به روسیه دادن که امسال آخرین سالشه
سلام! تهرون سومین روز بارونی خودش رو داره شروع می کنه رعنا!! سه روزه رنگ خورشید ندیدم!!
کمبود ویتامین دی گرفتم معلومه؟؟
چقد ای آیکنو شبیه فاطمه شد!!
ایم تو
ایم من
خیلی وقت بود آیکنا رو معرفی نکرده بودم!!
این هم به یاد عهد مالوف:
التماس دعا
(عین اونایی که تشخیص نمیدن!!)
جاله خونم شدیدا کم شده می ترسم اورژانسی شم.جاله دارم می ترکم از بس دلم برت تنگ شده!!اگه ترکیدم چی؟؟تو جوابگو مامان بابامی؟؟
برو ای وبلاگو مداحی ای که روشه قلبتو داغون می کنه بس که محزون و عاشقانن!
http://afagh.blogfa.com/
به روز کن عزیز
منم به روزم بعد از دو ماه شاید
سلام جاله!!
من به روز نمودم!!
دلتنگ تو رعنا!!
نتوان گفت که این قافله وامی ماند
خسته و خفته از این خیل جدا می ماند
این رهی نیست که از خاطره اش یاد کنی
این سفر همره تاریخ به جا می ماند
دانه و دام در این راه فراوان اما
مرغ دل سیر زهر دام رها می ماند
به روز کردیم
سر بزنید
تو که دوست امام حسینی به روز کردم!
تو هم بروز
سلام
با مطلب ؛فکری برای فکر؛ در خدمتم
سری بزنید
یکی بیا منو استقبال کنهههههههههه
چه شکلکایی منم میخوام
شما خودت استقبالی فرشته خانووووم
عزیزمی چه شکلکای بانمکی گذاشتی