ازآنجایی که یزد یک شهر گرمسیراست ما تعطیل شدیم!
سلامی بعد از روزهایی طاقت فرسا!!
روزهایی که با قهوه و کافی میکس زنده می ماندیم و تا صبح سرمان در جزوه و خواندن چیزهایی که توی عمرمان هم نشنیده بودیم چی برسه در طول ترم!
شما آیا میدانید زندگی مسالمت آمیز با جن و انس و گربه و مارمولک و سوسک پرنده و سوسک زمینی چه عوارضی بر پریشان حالی دانشجوی بهانه جو دارد؟
و اینکه تمرکز را به حداقل خود میرساند! یه انتگرال بگیرید پس از انجام محاسبات بر شما هم ثابت می شود!
من در همان زندگی مسالمت آمیز درس خواندم!
همان زندگی که یک شب حدود ساعت 3 همه ی جانوران موذی خوابگاه بر من حمله ور شدن!
همان یک شبی که قرار بود درس دو واحدیم را نمره خوب بیاورم اما باز لب مرزی شدم!
دیگر برایم مهم نیست!
رسوای عالمم!
بگذارید برای مثال از همان شب بگویم!
ساعت 3نیمه شب-سالن مطالعه-روبروی دهانه کولر-روی تخت مسئول خوابگاه
آن شب به عینه همین شد:
شبی که من از پله ها می آمدم پایین و یک گربه مانند بقیه بچه های خوابگاه داشت از در سالن وارد می شد!
من از کنارش رد شدم یک چیز عادی بود! وارد سالن شدم در همان حین یک پرنده از بالای سرم رد شد! و دیدم یک موجود خزنده هم از لابلای پایم خزید!
گیج شده بودم
نمی دانستم خودم را از شر کدامین حفظ کنم؟!
نمی دانستم این پرنده چیست 3 نصف شب!
گفتم تنها پرنده ای که اینوقت شب بیدار است خفاش است!
پایین پایم را پاییدم! آن خزنده سوسک بود چندش آور ترین حشره دنیا!
با همکاری یکی دیگر از شب امتحانی ها کشتیمش!
با خونسردی رو به روی هم ایستادیم!
آن پرنده هم بال زنان از این سمت به آن سمت سالن می رفت!
آن یارو می گفت این پرنده هم از همان پروانه هاست!
گفتم : شاپرک!؟
سرش را تکان داد!
باد پرپر زدنش به صورتمان می خورد اما با لبخندی خشنودآمیز که پروانه است به هم می نگریستیم!
ناگهان شاپرک بالقوه روی قسمتی از دیوار فرود آمد و امان از دل غافل که به یک به سوسک هوایی چندش آور بالفعل تبدیل شد!
خـــــــــدای من!
از شدت چندشی شدن فرار کردم!
هرجا که قایم می شدم سوسک فرود می آمد و شاخک هایش را به سمت من نشانه می گرفت!
باور کنید از پشت دیوار هم مرا می دید!
ترس و چندش تمام وجودم را گرفته بود!
بعد از کلی اینور و اونور پریدن سوسک بالفعل ما گم و گور شد!
و من روبروی همان دهانه کولر به ادامه درس خواندن ادامه دادم!
ناگهان گربه از در وارد شد من بهش سلام کردم!
در خروج را از قبل برایش باز نگه داشته بودم!
گفتم:" عزیزم بیا ازون در برو بیرون که دیگه حال و حوصله تویکی رو ندارم! "
در چشمانم خیره شد اما سکوت کرد!
بهش لبخند زدم!
ازش لجم گرفته بود!
اون هم مشغول بود چون صداهایی می آمد!
مانند یکی از بچه های خوابگاه وجودش را حس می کردم!
گفتم آن هم مخلوقی ست برای امرارمعاش به اینجا آمده!
دقیقا مث آدم اول کمی چشم قره ام رفت بعد از در خروجی خارج شد!
در را بستم!
دیگر خوابم گرفته بود! ساعت 4اینها بود! نماز خواندم خوابیدم!
فردا صبحش امتحانم را خراب کردم! همه اش را یادم رفته بود
نمی گویم دلیلش گربه و سوسک است اما خراب کردم!
اگر بهانه ای نباشد که به عقل و هوشم شک می کنم!
تورو خدا شما هم سرزنشم نکنید
من خیلی پشیمانم!
شطرنجی کنید!
نمی خواهم کسی درچشمانم زل بزند بگوید:" چرا درس نخواندی؟!"
با سلام خدمت شما دوست و همکار گرامی از شما تقاضا دارم که از وب بنده دیدن کنید و ما را از نقص های آن با خبر سازید در صورت تمایل با هم تبادل لینک داشته باشیم.
با تشکر مدیریت سایت تخصصی کشتی کج
www.lief1.blogfa.com
سلام
اگه تو هم عشق رو میشناسی و دوستش داری به وبلاگ من بیا
اگرهم نیستی اشکال نداره،بازم بیا.اینجا جای همه است!
حتما نظر بده
خیییییییییییییییییییییییییییلللللللللللللیییییییییییییی بببببببببببببببااااااااااااااااااااااااا مزه بود.............
اگه نرگس بود میگفت زوزو رفوزه...البته لهجه دارن به ر کسره میدنrefuze
بابا منم که هیچکودوم ازینا رو نداشتم لب مرزم .....بیخیال حال دوران دانشجودی ات رو ببر
I suggest you to play some hirror musics!like dog barking,etc!
سلام

خوبین سینیور؟ امتحاناتتون چطورن؟ طوفان شن چطوره؟
انشاء الله در طی ترم های آینده کمتر از این بهونه ها داشته باشین ...
به ما هم سر بزنین ... فعلا همین ... التماس دعا
سلام مجدد

آدرس وبلاگ رو اشتباه نوشته بودم ... اینجا درست شد
فعلا همین ... التماس دعا
باور کن که حیفه چنین مطلب با مزه ای که از دسترس کاربران دور مونده!
نه جدی کسی نمیدونه چه خوب و با مزه نوشتی تا بیاد بخونه و نظری هم بده.... شایدم میاد نظر میده ولی نمینویسه!
یعنی میخونه ولی نظر ننمیده
سلام
امیدوارم خوب باشی!!
آپ کردم
منتظر حضور سبزتم
بیا زود
موفق باشی
بای [گل]
در ضمن خیلی زیبا نوشتی
خبر می کردی بهترم میشد
خیلی نمک بوووووووووود


خیلی نمک دار می نویسی! -مثه خودم-
سوسک پرنده و سوسک زمینی !!!
خلاصتا شرمت باد!!
ولی ااشکال نداره تو booovvah شده بودی!
booovvah
booovvah
booovvah
ناگهان شاپرک بالقوه روی قسمتی از دیوار فرود آمد و امان از دل غافل که به یک به سوسک هوایی چندش آور بالفعل تبدیل شد!
:)))))))))))))))))))))))))))))))))))
اون هم مشغول بود چون صداهایی می آمد!
مانند یکی از بچه های خوابگاه وجودش را حس می کردم!
ضحره خانم من از صمیم قلب و ته دل اینو بهتون میگم
خیلی مسخره بود وبلاگتون:D
کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی کانچه گناه او بود من بکشم غرامتش
قالب و اسم وبلاگ تون مناسب نوجوون هاست.
عوضش کنید.
سلام سلام
آپ کردم
بیا پیشم
خوشحالم می کنی
بای
09 حتما ازون دسته افرادی هستن که تازه با وبلاگ بنده آشنا شدن!
و افراد زیادی در نت من رو به همین اسم سنیور زورو می شناسند! من هم با یاد و احترام اون موقعها تغییر اسم ندادم!
قالبش که زیباست ربطی به نوجوون ها نداره
اطلاع ندارن این وبلاگ متعلق به دوران نوجوانی اینجانب می باشد
حالا اگه خیلی جالب نیست یه آمار میگیرم عوضش می کنم
09 یه جوری هم تشریف میارن که ردشون از آمار سایت هم مشخص نشه
مگه انتقاد کردن ترس داره؟
راستی از کلوب جهاد چه خبر؟
به به از این خوابگاه















.
.
.
خووووووبه هاااا سرت هم گرمه با این حیوانات اهلی
.
.
.
قیافت دیدنی بووووده
.
.
.
نمره هات دیدنی تره
.
.
.
حالا قیافت بعد از دیدن نمره هات
.
.
.
زورو من خواب این موضوع رو چندبار دیدم که سئسک هوایی به من حمله کرده واقعا چندش آور و وحشتناکههههه
تو فقط زوروی خودمییییییییییییییییی
سلام
جالب بود
ولی مگه حیواناتی که نام برید ورژن فضایی هم دارن؟
که زمینی هاشون به شما حمله ور شدن؟