هــرشـب شــب ِ مهـــتــابــه

شعبــه دیگری ندارد

هــرشـب شــب ِ مهـــتــابــه

شعبــه دیگری ندارد

استادنوری ترانه رفتن سرود...

 

 

 دیشب بخش خبری بیست و سی از وخامت حال استاد خبر داد و گوشه‌ای هم به وزارت ارشاد و وضعیت بیمه هنرمندان زد. اما هنوز چند ساعت نگذشته بود که خبرگزاری فارس خبر خاموش شدن آوای جاودانه استاد را اعلام کرد. محمد نوری حدود یک سال بود که درگیر بیماری سختی شده بود و دو روز پیش برای چندمین بار در سه ماه گذشته در بیمارستان بستری شد.
شنیدن این خبر برای من که از دوران کودکی با شنیدن صدای ماندگار استاد از رادیو شیفته او شدم و تمام دوران کودکی و خاطرات نوجوانی خود را با آواز او در ذهن اندوختم بسیار تلخ بود.
به نظر من او به حق به عنوان چهره ماندگار موسیقی ایران زمین انتخاب شد و امروز برای من بسیار جالب است که اساتید بزرگ موسیقی ایران زمین نیز مانند من که یک شنونده ساده هستم صدای استاد را می ستایند و این نیست به جز احاطه کامل او به شیوه ها و پیچ و خم‌های آواز که موسیقی را به خوبی می شناخت و با آواز تنور که منحصر به خود او بود هیچگاه خارج نمی‌خواند.

نوری آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت، بعد از آن نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی "سیروس شهردار " و "فریدون فرزانه " و "مصطفی پورتراب " رفت و از آنها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد ئولین باغچه بان و فاخره صبا آموخته و شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته به شیوه منحصر به فرد خود دست یافت. شیوه ای که به سختی می توان آن را در زیر شاخه ای از شاخه هایی چون پاپ، کلاسیک و... گنجاند.

اجرای ترانه‌های مختلف محلی آذری، گیلکی، شیرازی و... اوهمچون "جان مریم "، "شالیزار "، "واسونک "، "جمعه بازار " و... به لحاظ احساس و لهجه در نهایت زیبایی و استادی است.

نوری علی رغم تمامی این توانایی‌ها و موقعیت‌های هنری هی‌چگاه در پی مال اندوزی و بساز و بفروشی نرفت اما از سوی دیگر به لحاظ پایبندی به اخلاقیات و پرهیز از دروغ و فریب به جایگاه والایی در بین مخاطبان و در اجتماع دست یافت.

خواننده "سفر برای وطن " امروز شاخه های "گل مریم " اش را به دست ما داد و خود مهر خاموشی بر لب نهاد.
خدایش بیامرزاد.  

"وبلاگ دستاویز"

 

چنتا از سروده هاش رو میکس کردم  و گذاشتم متن آهنگ وبلاگم!  

 برای دانلودش می تونید روی لینک زیرکلیک کنید!  

دانلود

می دانم می آیی...

همه منتظرند چشم به افق دوخته اند اشک در چشمانشان حلقه زده 

 

 زمین و زمان هم از این همه ظلم و ستیز به ستوه آمده اند.دستهای  

نیاز رو به آسمان اوج گرفته اند.آوای دلنشین"اللهم عجل لولیک  

الفرج" درفضا طنین انداز شده همه سراپا گوش اندوبرای شنیدن  

ندای آسمانی "اناالمهدی"لحظه شماری و بی تابی می کنند. 

همه می دانند که می آیی وبهار را به زمین سرد و خزان زده هدیه  

می کنی.همه از تو می گویند وآمدنت را انتظار می کشند اما مهدی  

جان! به منتظران بی قرارت بگو تاکی؟  

مهدی جانم! می خواهم پنجره هارا روبه آفتاب بازکنم و بگویم 

  تونیزطلوع کن! می خواهم به میهمانی باغ پراز گل نرگس بروم و  

بگویم  : تو نیز میهمان ما باش! می خواهم قاصدکی باشم و ظهورت را  برمنتظران مژده دهم.     

 مهدی جان! 

تولدت را که شکافتن نور بود درظلمت شب به خود تبریک  

گفتیم.تولدترا که هدیه ای همچون باغهای بیکرانه ای ازشکوفه های  

نورانی بود آفرین گفتیم .تولدت صدای فضل خداوند بود که درکنگره های هستی طنین افکند.  

مهدی جان به ما که در هم شکسته ایم نگاه نکن به قامت رشید و  

آسمانی خودت به کرم رحمانی خودت ، دستگیری کن!