هــرشـب شــب ِ مهـــتــابــه

شعبــه دیگری ندارد

هــرشـب شــب ِ مهـــتــابــه

شعبــه دیگری ندارد

ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و ....

ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم خسته است!!!!! 

کاش ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم  را به کارواش می بردم! مثل همان ماشینی که قراراست بخرم! 

از بس ننوشته ام ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم آک آک شده است! 

دیگر از ناحیه نوشتن حس فلج بودن می کنم!  

ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم لمس شده اند وقتی ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم دراختیار احساسم نیست وقتی دیگر هیچ انگیزه ای ندارم وقتی ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم  گویی همانند یک کیسه بوکس در تشک بوکس ضربه دیده دیگر نایی برایشان نمی ماند طفلکان!!!

دیگر نمی خواهم ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم  را درگیر این حرفهای خاله زنکی کنم! همچین ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم توی طاقچه خاک خورده است که دیگر  ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حسی برایم نمانده است! 

به خاطر این  ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیز ِ علیلم برای بار چهارم پنجم گوشیم را گم کرده ام! 

می گویند خوابگاهمان دزد داشته است چون  ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم دیگر به جایی قد نمی دهد مگر دزدی! 

آخر یکیش رو تخت خوابگاه غیب شد و دیگری اندرون کیفم! 

واقعا نسبت به رییس دانشگاه ارادت پیدا کردم ازین رو که شب عید به خاطر من آمد دانشگاه و مو به مو در فیلمهای دوربین مداربسته نگریست و با چشمان بادامی خودمان دیدیم که گوشیم را در کیفم گذاشتم! 

آخر چرا باید اینقدر پول و انگشتر و گوشی در خوابگاه غیب شود! ؟؟ 

می گویند در شهر یزد جن زیاد است!

آخر مگر جن ها هم با ایرانسل اس ام اس بازی میکنند؟! 

اصلا گوشی به چه کارشان آید؟ 

از نماز استغاثه حضرت زهرا و صلوات نذر و نیاز و روزه هم کارم گذشته است !

برای اولین بار در زندگیم پایم به دادگستری باز شد! 

کد سریال گوشیم را داده ام تا مخابرات رد گوشیم را بیابد و به آغوشم برگرداند. 

امید دارم که پیدا شود! 

اینقدر داغدار گوشی هایم هستم که عینک آفتابی جدیدم با جلد قشنگش که غیب شد گم است! wassat.gif

خدایا این دزد را به راه راست هدایت کن تا آنقدر چشم و دلش سیر شود که اموال دیگران در چشمش جلوه نکند! 

الهی آمین 

این هم از  حواس پرتی ذهن و روح و جسم و مغز و دست و پا و قلب و مخ و مخچه و دستگاه عصبی و حس و همه چیزم!!!!

نظرات 4 + ارسال نظر
نفحات صبح شنبه 11 تیر 1390 ساعت 13:07

باااامزه بوود
یه بار دیگه میام میخونمش باز
خلاقانه بود
کم خسته باش ولی


ســـــــــلام آجــ ی ـــووووو

اینجـــــــــــوری غــم ننویـــــــس دیگــــ ه

همـــ ه ی ِ گــــم شـــده هـــآتـــ فـــدای ِ سـرتــــ

: )

آفاق یکشنبه 12 تیر 1390 ساعت 12:57


چه بانمک نوشتی
نه بابا
یعنی خوابگامون اینقدر ترسناکه؟

اصلا فکرشو نمی کردم! دوشنبه 13 تیر 1390 ساعت 20:05

اصلا فکرشو نمی کردم انقد بامزه باشی خوشوم اومه...



گودبای عزیز عزت پور


سین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد