سلام ماه رمضوووون...
خدایا مهمونت شدیم.....حالا فقط خودمم و خودت !!!
حالا حتی اگه ازم متنفر باشی مجبوری تحملم کنی چون احتراممون واجب شده دیگه....
عجبببببببب پرروایم ما آدمااا ......
خدایی هر وقت هم که باهات حرف میزنم فقط گوش میدی .... خوب تو هم یه چیزی بگوووو دیگههه نا سلامتی خاطر مهمون عزیزه هاااااا......
اینقد خسته اممممممم که دوست دارم توی این یه ماه خستگی رو از تنم در بیاری.....
یوهوووووووووووووووو
این نیرو رو خودت بهم دادی دقیقا دو،سه روزه که اینقدددددد دلم روشنههههههه.....که خداااااا می دونه.....
امیدم خیلی زیاد شده.....راست میگن شیطون تو غل و زنجیره.....چون احساس آزادی می کنم...
حس خوووووووبیه....
من و مامان و امرسان.....
ایناهااااااا
من اینجام....
در اختیار تو.....
دیگه خودت از گذشته و حالم با خبری..... دیگه نمیشینم برات قصه بگم....
ادب شدم بالا خره یا نه؟؟؟؟
یا هنوز کار می برم؟؟؟؟
بی خیااااااااااال
ساقی همه بخشوده ی یک گوشه ی چشمیم
آنجا که تو باشی چه حسابی چه کتابی؟!
خلاصه التماس دعا .... اگه ابر اومد و بارون گرفت دعایی به حال بیابان کنین خواهشا....
سلام....عیدا دارن تو همدیگه قاتی میشن
یوهووووووووووووووووووووووووووووووووووو
این پستم رو به مناسبت سه تا عید پشت سر هممم به روز می کنمممم....اهمممممممم
آن روز که ایوان مدائن به یمن قدومت سر تعظیم فرود آورد و آتشکده ی چندساله شهر باستانی ایساتیس فرونشست بیشترین سعادت و شادکامی و اینااااااا
لفظ قلمو بیخیاااااااااااااااااااااااااااال
میلاد پیامبر اکرم و امام جعفر صادق مباااااااااااارک............
خوووووووووب عید بعدییییییییییییی....یعنی میلاااااااااد نووووووووووووور...............
چه عیدیههههههه؟؟؟؟؟؟
تولد سنیور زورو
28 اسفنددددددددد
آخ جووووووووووون تولدمههههههههههههههههههههه
تولدممممممممممم مباااااااااااااااااااااااارک..................
تــــــــــــــــــــولــــد
تــــــــــــــــــــولــــد
تــــــــــــــــــــولــــد م مبــــــــــــارک
مبــــــــــــارک
مبــــــــــــارک
تــــــــــــــــــــولــــد م مبــــــــــــارک
دست دست دستتتتتتتتت......
همهههههه................
فقط چهار نفر دستا بالاااا؟؟؟؟
همههههههههههه....دستا بالاااااااااااااااا
چقد خودمو تحویل گرفتممم.....
3.خووووب عید بعدی هممممم.....سال جدید و نوروز باستانییییی....
پیشاپیش سال نو مباااااااارک
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود | بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود | |
بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ | ببوس غبغب ساقی به نغمه نی و عود | |
به دور گل منشین بی شراب و شاهد و چنگ | که همچو روز بقا هفتهای بود معدود | |
شد از خروج ریاحین چو آسمان روشن | زمین به اختر میمون و طالع مسعود | |
ز دست شاهد نازک عذار عیسی دم | شراب نوش و رها کن حدیث عاد و ثمود | |
جهان چو خلد برین شد به دور سوسن و گل | ولی چه سود که در وی نه ممکن است خلود | |
چو گل سوار شود بر هوا سلیمان وار | سحر که مرغ درآید به نغمه داوود | |
به باغ تازه کن آیین دین زردشتی | کنون که لاله برافروخت آتش نمرود | |
بخواه جام صبوحی به یاد آصف عهد | وزیر ملک سلیمان عماد دین محمود | |
بود که مجلس حافظ به یمن تربیتش | هر آن چه میطلبد جمله باشدش موجود |
این گل هم از طرف من و این دختر خانوم کوچولو تقدیم به شمااااا
حالا زوووووود باشید ....عیدی هاتون رو رد کنید بیاد....